معنی فارسی subjugators
B2افراد یا گروههایی که بر دیگران سلطه دارند، به ویژه در زمینههای نظامی یا اجتماعی.
Plural of subjugator; those who exercise control or dominance over others.
- NOUN
example
معنی(example):
سلطهگران تاریخ اغلب با تنفر به یاد میآیند.
مثال:
The subjugators of history are often remembered with disdain.
معنی(example):
در طول تاریخ، بسیاری از سلطهگران اثر خود را بر جامعه گذاشتهاند.
مثال:
Throughout history, many subjugators have left their mark on society.
معنی فارسی کلمه subjugators
:
افراد یا گروههایی که بر دیگران سلطه دارند، به ویژه در زمینههای نظامی یا اجتماعی.