معنی فارسی sublingua
C1زیرزبان، مجموعهای از زبانها که تحت تأثیر یا در کنار یک زبان دیگر وجود دارند.
A term referring to languages or dialects that exist alongside and are influenced by a dominant language.
- NOUN
example
معنی(example):
زیرزبان به زبانهایی اطلاق میشود که زیر یک زبان غالب وجود دارند.
مثال:
Sublingua refers to languages that exist beneath a dominant language.
معنی(example):
مفهوم زیرزبان در مطالعات زبانی اهمیت دارد.
مثال:
The concept of sublingua is important in linguistic studies.
معنی فارسی کلمه sublingua
:
زیرزبان، مجموعهای از زبانها که تحت تأثیر یا در کنار یک زبان دیگر وجود دارند.