معنی فارسی sublist

B1

زیر فهرست، فهرستی است که شامل موارد فرعی یا جزئی که به یک موضوع اصلی مربوط می‌شوند، می‌باشد.

A list that is part of a larger list, usually containing sub-items or details.

example
معنی(example):

این دستور پخت فهرست فرعی از مواد لازم برای کیک دارد.

مثال:

The recipe has a sublist of ingredients needed for the cake.

معنی(example):

حتما فهرست فرعی را برای موارد اضافی بررسی کنید.

مثال:

Make sure to check the sublist for additional items.

معنی فارسی کلمه sublist

: معنی sublist به فارسی

زیر فهرست، فهرستی است که شامل موارد فرعی یا جزئی که به یک موضوع اصلی مربوط می‌شوند، می‌باشد.