معنی فارسی submania
B1حالت فرعی از تیرگی یا شیدایی به معنای شدید علایق خاصی است که در آن اشخاص به شدت و شیدایی علاقه دارند.
A secondary obsession or enthusiasm for a particular area of interest.
- NOUN
example
معنی(example):
هواپیمای او برای جمعآوری تمبر واقعاً چشمگیر است.
مثال:
His submania for collecting stamps is quite impressive.
معنی(example):
در میان جمعآورندگان، علاقهمندی فرعی به اسباببازیهای قدیمی وجود دارد.
مثال:
There is a submania for vintage toys among collectors.
معنی فارسی کلمه submania
:
حالت فرعی از تیرگی یا شیدایی به معنای شدید علایق خاصی است که در آن اشخاص به شدت و شیدایی علاقه دارند.