معنی فارسی submariner

B1

نیروهای زیر دریایی، افرادی که در زیر دریایی‌ها خدمت می‌کنند و دارای آموزش‌های خاصی هستند.

A member of the crew of a submarine, trained to operate and maintain the submarine's systems.

example
معنی(example):

یک نیروی زیر دریایی برای مدیریت و کار با زیر دریایی‌ها آموزش دیده است.

مثال:

A submariner is trained to operate and manage submarines.

معنی(example):

زیر دریایی‌دار داستان‌هایی از مأموریت‌هایش را به اشتراک گذاشت.

مثال:

The submariner shared stories from his missions.

معنی فارسی کلمه submariner

: معنی submariner به فارسی

نیروهای زیر دریایی، افرادی که در زیر دریایی‌ها خدمت می‌کنند و دارای آموزش‌های خاصی هستند.