معنی فارسی submargined

B1

زیر حداقل، وضعیتی که در آن یک تاخیر یا سرمایه‌گذاری کمتر از حاشیه تعیین شده باشد.

Referring to a financial situation where an asset or account is below the minimum required margin.

example
معنی(example):

وام زیر حداقل بود، به این معنی که پایین‌تر از حاشیه مورد نیاز بود.

مثال:

The loan was submargined, which means it was below the required margin.

معنی(example):

سرمایه‌گذاران باید از حساب‌های زیر حداقل احتیاط کنند.

مثال:

Investors should be cautious of submargined accounts.

معنی فارسی کلمه submargined

: معنی submargined به فارسی

زیر حداقل، وضعیتی که در آن یک تاخیر یا سرمایه‌گذاری کمتر از حاشیه تعیین شده باشد.