معنی فارسی submarinism
B1زیر دریاییگری، مطالعه یا فعالیتهای مرتبط با طراحی و استفاده از زیر دریاییها.
The study or practice of submarines and underwater navigation.
- NOUN
example
معنی(example):
زیر دریاییگری یک زمینه مهم در مهندسی دریایی است.
مثال:
Submarinism is an important field in naval engineering.
معنی(example):
او زیر دریاییگری را مطالعه کرد تا فناوری زیر آب را درک کند.
مثال:
He studied submarinism to understand underwater technology.
معنی فارسی کلمه submarinism
:
زیر دریاییگری، مطالعه یا فعالیتهای مرتبط با طراحی و استفاده از زیر دریاییها.