معنی فارسی subpools
B1زیرمجموعه، مجموعهای کوچکتر که بخشی از یک مجموعه بزرگتر است و میتواند هدف خاصی را دنبال کند.
A smaller pool that is part of a larger set, often serving a specific purpose.
- NOUN
example
معنی(example):
کازینو دارای چندین زیرمجموعه برای بازیهای مختلف است.
مثال:
The casino has many subpools for different types of games.
معنی(example):
در علوم کامپیوتر، زیرمجموعهها میتوانند به زیرمجموعههایی از منابع اشاره کنند که برای وظایف خاص تخصیص یافتهاند.
مثال:
In computer science, subpools can refer to subsets of resources allocated for specific tasks.
معنی فارسی کلمه subpools
:
زیرمجموعه، مجموعهای کوچکتر که بخشی از یک مجموعه بزرگتر است و میتواند هدف خاصی را دنبال کند.