معنی فارسی subprocess
B1زیرپروسه به مرحلهای از یک فرآیند کلی اطلاق میشود که خود به تنهایی نیز میتواند بهطور مستقل اجرا شود.
A secondary process that is part of a larger process.
- NOUN
example
معنی(example):
زیرپروسه بررسی نتایج برای دقت حیاتی است.
مثال:
The subprocess of checking results is crucial for accuracy.
معنی(example):
این زیرپروسه اطمینان حاصل میکند که دادهها بهطور صحیح تأیید شدهاند.
مثال:
This subprocess ensures that the data is validated properly.
معنی فارسی کلمه subprocess
:
زیرپروسه به مرحلهای از یک فرآیند کلی اطلاق میشود که خود به تنهایی نیز میتواند بهطور مستقل اجرا شود.