معنی فارسی subregular
B1زیرمنظم، به معنای مربوط به الگوها یا وظایف که به طور منظم رخ نمیدهند.
Referring to patterns or tasks that do not occur regularly.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
الگوهای زیرمنظم در دادهها شناسایی آنها دشوار بود.
مثال:
The subregular patterns in the data were difficult to identify.
معنی(example):
وظایف زیرمنظم نیاز به توجه کمتر از وظایف منظم دارند.
مثال:
Subregular tasks require less frequent attention than regular ones.
معنی فارسی کلمه subregular
:
زیرمنظم، به معنای مربوط به الگوها یا وظایف که به طور منظم رخ نمیدهند.