معنی فارسی subsale

B1

فروش فرعی، فرآیند فروختن قسمتی از یک ملک یا دارایی.

A secondary sale of property, often involving specific conditions.

example
معنی(example):

آنها در مورد فروش فرعی ملک توافق کردند.

مثال:

They agreed on a subsale of the property.

معنی(example):

فروش فرعی امکان تقسیم ملک را فراهم می‌کند.

مثال:

The subsale allows for a division of the property.

معنی فارسی کلمه subsale

: معنی subsale به فارسی

فروش فرعی، فرآیند فروختن قسمتی از یک ملک یا دارایی.