معنی فارسی subsicive
B2تغییرات یا تأثیرات بنیادی که ممکن است به طور فوری قابل مشاهده نباشند.
Underlying or foundational changes that may not be immediately apparent.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تغییرات زیرین در گراف نشاندهنده یک روند قابل توجه بودند.
مثال:
The subsicive changes in the graph indicated a significant trend.
معنی(example):
او به تأثیرات زیرین تغییرات اقلیمی بر کشاورزی اشاره کرد.
مثال:
She noted the subsicive influences of climate change on agriculture.
معنی فارسی کلمه subsicive
:
تغییرات یا تأثیرات بنیادی که ممکن است به طور فوری قابل مشاهده نباشند.