معنی فارسی subtribe
B1زیرقبیله به گروهی از افراد متعلق به یک قبیله بزرگتر که ویژگیها و هویت خاص خود را دارند، اطلاق میشود.
A group that is part of a larger tribe.
- NOUN
example
معنی(example):
یک زیرقبیله میتواند رهبران و آداب و رسوم خاص خود را داشته باشد.
مثال:
A subtribe can have its own leaders and customs.
معنی(example):
زیرقبیله هر ساله جشن برداشت خود را برگزار میکند.
مثال:
The subtribe celebrated its harvest festival annually.
معنی فارسی کلمه subtribe
:
زیرقبیله به گروهی از افراد متعلق به یک قبیله بزرگتر که ویژگیها و هویت خاص خود را دارند، اطلاق میشود.