معنی فارسی subventionize

B1

عمل حمایت مالی از خط‌مشی‌های خاص یا ابتکارات.

To provide financial support to specific policies or initiatives.

example
معنی(example):

این ابتکار قصد دارد فن‌آوری‌های سبز را حمایت کند.

مثال:

The initiative aims to subventionize green technologies.

معنی(example):

آنها برنامه دارند که پروژه‌های انرژی تجدیدپذیر را حمایت کنند.

مثال:

They plan to subventionize renewable energy projects.

معنی فارسی کلمه subventionize

: معنی subventionize به فارسی

عمل حمایت مالی از خط‌مشی‌های خاص یا ابتکارات.