معنی فارسی succulence
B2آبداری، خاصیت گیاهان یا میوهها که در آنها مقدار زیادی آب وجود دارد.
The quality of being juicy and moist, often used in reference to plants and fruits.
- NOUN
example
معنی(example):
سکولنس به خاصیت آبدار بودن برخی گیاهان اشاره دارد.
مثال:
Succulence refers to the juicy quality of certain plants.
معنی(example):
آبداری یک میوه آن را بسیار جذاب میکند.
مثال:
The succulence of a fruit makes it very appealing.
معنی فارسی کلمه succulence
:
آبداری، خاصیت گیاهان یا میوهها که در آنها مقدار زیادی آب وجود دارد.