معنی فارسی succulencies
B2آبداریها، مجموعهای از ویژگیهای آبداری در گونههای مختلف گیاهی.
Different degrees of succulence in various plant species.
- NOUN
example
معنی(example):
آبداریها در میان انواع مختلف گیاهان بسیار متفاوت است.
مثال:
Succulencies vary greatly among different plant species.
معنی(example):
دانشمندان برای درک سازگاریهای گیاهان به آبداریها میپردازند.
مثال:
Scientists study succulencies to understand plant adaptations.
معنی فارسی کلمه succulencies
:
آبداریها، مجموعهای از ویژگیهای آبداری در گونههای مختلف گیاهی.