معنی فارسی succulency
B2آبداری، خاصیتی گیاهی که به آن اجازه میدهد آب بیشتری ذخیره کند.
The state or quality of being succulent; the ability of certain plants to retain water.
- NOUN
example
معنی(example):
آبداری برگها به آنها اجازه میدهد آب بیشتری ذخیره کنند.
مثال:
The succulency of the leaves allows them to store more water.
معنی(example):
گیاهانی با آبداری بالا میتوانند خشکسالیهای طولانی را تحمل کنند.
مثال:
Plants with high succulency can survive long droughts.
معنی فارسی کلمه succulency
:
آبداری، خاصیتی گیاهی که به آن اجازه میدهد آب بیشتری ذخیره کند.