معنی فارسی suck-in
B1به معنای کشیدن یا بلعیدن چیزی به داخل است.
To draw something inward, typically using suction.
- VERB
example
معنی(example):
او سعی کرد برای عکس شکمش را به داخل بکشد.
مثال:
He tried to suck in his stomach for the photo.
معنی(example):
این جارو برقی همه خاکها را به داخل میکشد.
مثال:
The vacuum will suck in all the dirt.
معنی فارسی کلمه suck-in
:
به معنای کشیدن یا بلعیدن چیزی به داخل است.