معنی فارسی suckerlike
B1به معنای چیزی که شبیه به مکش است و ممکن است شامل ویژگیهای خاص باشد.
Resembling a sucker, often used to describe something that has similar traits.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گیاه دارای ضمایم شبیه به مکش بود.
مثال:
The plant had suckerlike appendages.
معنی(example):
رفتار او شبیه به مکش بود، همیشه سعی در جا شدن داشت.
مثال:
His behavior was suckerlike, always trying to fit in.
معنی فارسی کلمه suckerlike
:
به معنای چیزی که شبیه به مکش است و ممکن است شامل ویژگیهای خاص باشد.