معنی فارسی sud
B1sud به یک گودال یا حفره در زمین اشاره دارد که میتواند در تأثیرگذاری بر جریان آب مؤثر باشد.
A depression or hollow spot in the ground, often affecting water flow.
- noun
noun
معنی(noun):
A bubble of lather or foam (the singular of suds).
example
معنی(example):
حتی یک sud کوچک میتواند در جریان یک رودخانه اختلال زیادی ایجاد کند.
مثال:
Even a small sud can cause significant disruption in the flow of a river.
معنی(example):
مهندسان باید sud را مدیریت کنند تا از سیلاب جلوگیری شود.
مثال:
The engineers had to manage the sud to prevent flooding.
معنی فارسی کلمه sud
:
sud به یک گودال یا حفره در زمین اشاره دارد که میتواند در تأثیرگذاری بر جریان آب مؤثر باشد.