معنی فارسی suffection
B1علاقه یا اشتیاق شدید به چیزی، به ویژه در زمینههای هنری یا علمی.
An intense or passionate liking for something.
- NOUN
example
معنی(example):
علاقهمندی او به هنر در کارهایش مشهود بود.
مثال:
Her suffection for the arts was evident in her work.
معنی(example):
علاقهمندی اغلب منجر به خلاقیت و اشتیاق میشود.
مثال:
Suffection often leads to creativity and passion.
معنی فارسی کلمه suffection
:
علاقه یا اشتیاق شدید به چیزی، به ویژه در زمینههای هنری یا علمی.