معنی فارسی sufferable

B1

قابل تحمل، به ویژه در مورد درد یا سختی.

Able to be endured or tolerated.

example
معنی(example):

درد پس از مصرف دارو قابل تحمل بود.

مثال:

The pain was sufferable after taking the medicine.

معنی(example):

در برخی شرایط، گرما بسیار قابل تحمل است.

مثال:

In some conditions, the heat is very sufferable.

معنی فارسی کلمه sufferable

: معنی sufferable به فارسی

قابل تحمل، به ویژه در مورد درد یا سختی.