معنی فارسی suffruticulose
B1به گیاهانی با ویژگیهای مشابه سُفروتیکُس اشاره میکند که بهطور جزئی چوبی و بوتهای هستند.
Relating to a plant that is somewhat shrub-like, low-growing, and partially woody.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شکل سُفروتیکولوز درختچه برای حاشیهها ایدهآل است.
مثال:
The suffruticulose form of the shrub is ideal for borders.
معنی(example):
این گونههای سُفروتیکولوز در خاک سنگی خوب رشد میکنند.
مثال:
These suffruticulose species thrive in rocky soil.
معنی فارسی کلمه suffruticulose
:
به گیاهانی با ویژگیهای مشابه سُفروتیکُس اشاره میکند که بهطور جزئی چوبی و بوتهای هستند.