معنی فارسی suggestibleness
B1قابل پیشنهاد بودن به میزان پذیرش پیشنهادات اشاره دارد.
The quality of being suggestible.
- NOUN
example
معنی(example):
قابل پیشنهاد بودن او در تصمیمگیریهای سریعش مشهود بود.
مثال:
Her suggestibleness was evident in her quick decisions.
معنی(example):
افراد اغلب قابلیت پیشنهادپذیری خود را دست کم میگیرند.
مثال:
People often underestimate their own suggestibleness.
معنی فارسی کلمه suggestibleness
:
قابل پیشنهاد بودن به میزان پذیرش پیشنهادات اشاره دارد.