معنی فارسی suggestibility

B1

قابل پیشنهاد بودن به توانایی فرد در پذیرش پیشنهادات یا تأثیرپذیری از دیگران اشاره دارد.

The quality of being inclined to accept suggestions.

example
معنی(example):

قابل پیشنهاد بودن او او را هدف آسانی برای قانع کردن کرد.

مثال:

His suggestibility made him an easy target for persuasion.

معنی(example):

این تحقیق بر روی قابلیت پیشنهادپذیری کودکان متمرکز بود.

مثال:

The study focused on the suggestibility of children.

معنی فارسی کلمه suggestibility

: معنی suggestibility به فارسی

قابل پیشنهاد بودن به توانایی فرد در پذیرش پیشنهادات یا تأثیرپذیری از دیگران اشاره دارد.