معنی فارسی suithold

B1

برگزاری یا ادامه دادن به یک جلسه یا بحث در زمانی خاص تا رسیدن افراد دیگر یا فراهم شدن شرایط بهتر.

To hold or conduct a meeting or discussion at a specific time.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت جلسه را تا زمانی که همه برسند، برگزار کند.

مثال:

He decided to suithold the meeting until everyone arrived.

معنی(example):

ما بحث‌های بیشتر را تا زمانی که تمام حقایق را نداشته باشیم، متوقف خواهیم کرد.

مثال:

We will suithold further discussions until we have all the facts.

معنی فارسی کلمه suithold

: معنی suithold به فارسی

برگزاری یا ادامه دادن به یک جلسه یا بحث در زمانی خاص تا رسیدن افراد دیگر یا فراهم شدن شرایط بهتر.