معنی فارسی summates

B1

به معنای جمع‌آوری و خلاصه‌سازی مقادیر مختلف است.

To add up or compile, usually referring to a recurring action.

example
معنی(example):

او پس از هر کلاس معمولاً یادداشت‌هایش را جمع‌بندی می‌کند.

مثال:

He often summates his notes after each lecture.

معنی(example):

الگوریتم ورودی‌ها را جمع‌بندی می‌کند تا یک خروجی ارائه دهد.

مثال:

The algorithm summates inputs to give an output.

معنی فارسی کلمه summates

: معنی summates به فارسی

به معنای جمع‌آوری و خلاصه‌سازی مقادیر مختلف است.