معنی فارسی summative
B1ارزیابی یا گزارشی که به شکل کلی و جامع نتیجهگیری از یک موضوع یا دوره را ارائه میدهد.
Relating to or involving the conclusion or summary of an assessment or evaluation.
- OTHER
example
معنی(example):
ارزیابی انتهایی تمام موضوعات دوره را پوشش داد.
مثال:
The summative assessment covered all the topics from the course.
معنی(example):
گزارش انتهایی او شامل یافتهها و توصیههایش بود.
مثال:
Her summative report included her findings and recommendations.
معنی فارسی کلمه summative
:
ارزیابی یا گزارشی که به شکل کلی و جامع نتیجهگیری از یک موضوع یا دوره را ارائه میدهد.