معنی فارسی summerland
B1مکانی خیالی یا واقعی که نماد تابستان و زیباییهای آن است.
A mythical or real place that symbolizes summer and its beauty.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها به سرزمین سحرآمیز تابستانی خیالپردازی کردند.
مثال:
They dreamed of a magical summerland.
معنی(example):
در سرزمین تابستان، آفتاب به طرز روشنی میتابد و روزها طولانی هستند.
مثال:
In summerland, the sun shines bright and the days are long.
معنی فارسی کلمه summerland
:
مکانی خیالی یا واقعی که نماد تابستان و زیباییهای آن است.