معنی فارسی sumner
A2فصل تابستان، که بین بهار و پاییز قرار دارد.
The season of summer, occurring between spring and autumn.
- NOUN
example
معنی(example):
تابستان زمان شلوغی برای کشاورزان است که محصولات را برداشت میکنند.
مثال:
The sumner was a busy time for farmers harvesting crops.
معنی(example):
در تابستان، روزها طولانیتر و گرمتر هستند.
مثال:
During the sumner, the days are longer and warmer.
معنی فارسی کلمه sumner
:
فصل تابستان، که بین بهار و پاییز قرار دارد.