معنی فارسی sunblink

B1

تابش ملایم نور خورشید بر روی سطحی که باعث ایجاد جلوه‌ای درخشان می‌شود.

The gentle reflection or shimmering effect created by sunlight on a surface.

example
معنی(example):

تابش خورشید باعث شد که آب در بعد از ظهر بدرخشد.

مثال:

The sunblink made the water shimmer in the afternoon.

معنی(example):

در هنگام طلوع آفتاب، می‌توانید شاهد یک تابش خورشید زیبا در افق باشید.

مثال:

During sunrise, you can see a beautiful sunblink on the horizon.

معنی فارسی کلمه sunblink

: معنی sunblink به فارسی

تابش ملایم نور خورشید بر روی سطحی که باعث ایجاد جلوه‌ای درخشان می‌شود.