معنی فارسی sunderwise

B1

به‌طور جدا و در عین حال با عزم و هدف، معمولاً در اتخاذ تصمیمات.

In a manner characterized by separation or distinctness in actions.

example
معنی(example):

او بحث کرد که باید به‌طور جدا رفتار کنند تا منافع خود را حفاظت کنند.

مثال:

He argued that they should act sunderwise to protect their interests.

معنی(example):

در کسب‌وکار، اتخاذ تصمیمات به‌طور جدا می‌تواند استراتژیک باشد.

مثال:

In business, making decisions sunderwise can be strategic.

معنی فارسی کلمه sunderwise

: معنی sunderwise به فارسی

به‌طور جدا و در عین حال با عزم و هدف، معمولاً در اتخاذ تصمیمات.