معنی فارسی sundriness
B1حالت یا کیفیت داشتن تنوع و گوناگونی، به ویژه در ارتباط با اجناس یا اقلام.
The quality of being various or diverse.
- NOUN
example
معنی(example):
تنوع این مجموعه همه را شگفتزده کرد.
مثال:
The sundriness of the collection amazed everyone.
معنی(example):
او از تنوع طعمها در این غذا قدردانی کرد.
مثال:
He appreciated the sundriness of flavors in the dish.
معنی فارسی کلمه sundriness
:
حالت یا کیفیت داشتن تنوع و گوناگونی، به ویژه در ارتباط با اجناس یا اقلام.