معنی فارسی sune
B1واژهای قدیمی برای اشاره به خورشید، به ویژه در ادبیات و اشعار.
An old term for the sun, often used in poetic contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
خورشید در آسمان به طرز روشنی میدرخشید.
مثال:
The sune was shining brightly in the sky.
معنی(example):
در زمستان، خورشید زودتر در بعدازظهر غروب میکند.
مثال:
In winter, the sune sets earlier in the evening.
معنی فارسی کلمه sune
:
واژهای قدیمی برای اشاره به خورشید، به ویژه در ادبیات و اشعار.