معنی فارسی sunland

B1

سانلند، نام محلی که ممکن است به خاطر آفتاب و سواحلش مشهور باشد.

A place often associated with sunshine and beaches, attracting visitors.

example
معنی(example):

سانلند به خاطر سواحل زیبا معروف است.

مثال:

Sunland is known for its beautiful beaches.

معنی(example):

بسیاری از گردشگران هر سال به سانلند سفر می‌کنند.

مثال:

Many tourists visit Sunland every year.

معنی فارسی کلمه sunland

: معنی sunland به فارسی

سانلند، نام محلی که ممکن است به خاطر آفتاب و سواحلش مشهور باشد.