معنی فارسی sunsetty
B1به حالتی اشاره دارد که ارتباطی با غروب آفتاب دارد و معمولاً شامل رنگهای زیبای غروب است.
Describing qualities or colors reminiscent of a sunset.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رنگهای غروب آفتاب آسمان را با زیبایی پر کرد.
مثال:
The sunsetty colors filled the sky with beauty.
معنی(example):
منظر غروب آفتاب بود و لحظه را جادویی کرد.
مثال:
The view was sunsetty, making the moment feel magical.
معنی فارسی کلمه sunsetty
:
به حالتی اشاره دارد که ارتباطی با غروب آفتاب دارد و معمولاً شامل رنگهای زیبای غروب است.