معنی فارسی supercoincident

B2

صفتی که به توصیف رویدادها یا مواردی می‌پردازد که به طور غیرمنتظره و حیرت‌آوری هم‌زمان با یکدیگر اتفاق می‌افتند.

Describing events or occurrences that happen at the same time in an extraordinary and surprising manner.

example
معنی(example):

داستان‌های آنها فوق‌العاده هم‌زمان بود و شباهت‌های زیادی داشتند.

مثال:

Their stories were supercoincident, sharing many similarities.

معنی(example):

این رویدادها در واقع فوق‌العاده هم‌زمان بودند و به‌طرز تصادفی اتفاق افتادند.

مثال:

The events turned out to be supercoincident rather than planned.

معنی فارسی کلمه supercoincident

: معنی supercoincident به فارسی

صفتی که به توصیف رویدادها یا مواردی می‌پردازد که به طور غیرمنتظره و حیرت‌آوری هم‌زمان با یکدیگر اتفاق می‌افتند.