معنی فارسی superconservatively
B1به شکلی فوقالعاده محافظهکارانه، اغلب در زمینههای اقتصادی یا اجتماعی.
In an extremely cautious or traditional manner, especially regarding change.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در زمینه تصمیمات مالی بهطرز فوقالعادهای محتاط عمل میکند.
مثال:
She acts superconservatively when it comes to financial decisions.
معنی(example):
این شرکت برای کاهش خطرات بهطرز فوقالعادهای سرمایهگذاری کرده است.
مثال:
The company has been investing superconservatively to minimize risks.
معنی فارسی کلمه superconservatively
:
به شکلی فوقالعاده محافظهکارانه، اغلب در زمینههای اقتصادی یا اجتماعی.