معنی فارسی superconsequency

B1

پیامد یا تأثیر خاص و مهمی که از یک عمل یا اتفاق ناشی می‌شود.

The significant consequences or effects that result from an action.

example
معنی(example):

پیامدهای فوق‌العاده آن تصمیمات نمی‌توانست نادیده گرفته شود.

مثال:

The superconsequency of those decisions could not be ignored.

معنی(example):

او پیامدهای فوق‌العاده سیاست‌های اقتصادی آنها را برجسته کرد.

مثال:

He highlighted the superconsequency of their economic policies.

معنی فارسی کلمه superconsequency

: معنی superconsequency به فارسی

پیامد یا تأثیر خاص و مهمی که از یک عمل یا اتفاق ناشی می‌شود.