معنی فارسی superconservative
B2مفهوم فوقالعاده محافظهکاری، به ویژه در زمینه اجتماعی یا سیاسی.
Extremely resistant to change, often in a political or social context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او دیدگاههای فوقالعاده محافظهکارانهای در مسائل سیاسی دارد.
مثال:
He has superconservative views on political issues.
معنی(example):
گروه فوقالعاده محافظهکار با اصلاحات جدید مخالفت کرد.
مثال:
The superconservative group opposed the new reforms.
معنی فارسی کلمه superconservative
:
مفهوم فوقالعاده محافظهکاری، به ویژه در زمینه اجتماعی یا سیاسی.