معنی فارسی superfluousness
B1حالت یا کیفیت سرشار بودن یا اضافی بودن که معمولاً غیرضروری است.
The quality of being unnecessary or excessive; surplus.
- NOUN
example
معنی(example):
زیاد بودن تزئینات اضافی مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
The superfluousness of the extra decorations was criticized.
معنی(example):
در طراحی مدرن، به شیوهای معمول، از زیاد بودن جلوگیری میشود.
مثال:
In modern design, superfluousness is often avoided.
معنی فارسی کلمه superfluousness
:
حالت یا کیفیت سرشار بودن یا اضافی بودن که معمولاً غیرضروری است.