معنی فارسی superimpend

B1

فشار آوردن یا سایه افکندن بر روی چیزی، به معنای ایجاد یک حالت فشار یا بار بر روی افراد یا شرایط.

To impose or press upon something, creating a sense of burden or pressure.

example
معنی(example):

مهلت مقرر به‌نظر می‌رسید که بر روی تیم سایه افکنده و استرسشان را افزایش می‌دهد.

مثال:

The deadline seemed to superimpend over the team, increasing their stress.

معنی(example):

چالش‌های بسیاری به‌زودی گسترش می‌یابند زیرا پروژه پیش می‌رود.

مثال:

Many challenges begin to superimpend as the project moves forward.

معنی فارسی کلمه superimpend

: معنی superimpend به فارسی

فشار آوردن یا سایه افکندن بر روی چیزی، به معنای ایجاد یک حالت فشار یا بار بر روی افراد یا شرایط.