معنی فارسی superimpersonal
B1غیرشخصی به معنای عدم ارتباط یا احساسات شخصی، بهویژه در مکالمات یا نوشتارها.
Uninfluenced by personal feelings or emotions; detached and objective.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لحن فوقالعاده غیرشخصی او باعث شد که مکالمه سرد و دور از ذهن بهنظر برسد.
مثال:
His superimpersonal tone made the conversation feel cold and distant.
معنی(example):
گزارش به سبک فوقالعاده غیرشخصی نوشته شده بود و نظرات شخصی را کنار گذاشته بود.
مثال:
The report was written in a superimpersonal style, avoiding personal opinions.
معنی فارسی کلمه superimpersonal
:
غیرشخصی به معنای عدم ارتباط یا احساسات شخصی، بهویژه در مکالمات یا نوشتارها.