معنی فارسی superimply

B1

معنا یا پیامی که به صورت غیرمستقیم و ضمنی بیان می‌شود.

To suggest or imply something indirectly.

example
معنی(example):

هنرمند می‌تواند تصاویر مختلف را به صورت هم‌پوشانی ایجاد کند تا یک اثر جدید بسازد.

مثال:

The artist can superimply different images to create a new effect.

معنی(example):

در سخنرانی‌اش، او سعی کرد افکارش را به نظریه‌های موجود هم‌پوشانی کند.

مثال:

In her speech, she tried to superimply her thoughts on the existing theories.

معنی فارسی کلمه superimply

: معنی superimply به فارسی

معنا یا پیامی که به صورت غیرمستقیم و ضمنی بیان می‌شود.