معنی فارسی supermanhood
B1فوقمردی، به معنی حالت یا کیفیت یک ابرمرد با قدرت و تواناییهای فراوان.
The state or quality of being like a superman, with extraordinary abilities.
- NOUN
example
معنی(example):
او همیشه آرزو داشت به حالت فوقمردی دست یابد، مانند قهرمان دوران کودکیاش.
مثال:
He always dreamed of achieving supermanhood, like his childhood hero.
معنی(example):
مفهوم فوقمردی بسیاری را به تلاش برای بزرگی ترغیب کرد.
مثال:
The concept of supermanhood inspired many to strive for greatness.
معنی فارسی کلمه supermanhood
:
فوقمردی، به معنی حالت یا کیفیت یک ابرمرد با قدرت و تواناییهای فراوان.