معنی فارسی supersufficient
B1بیش از حد کافی، به میزان یا مقداری اشاره دارد که از آنچه لازم است بیشتر است.
More than sufficient; exceeding what is necessary or needed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
منابع موجود بیش از حد کافی بودند و نتیجه را فوق کافی ساختند.
مثال:
The resources available were more than enough, making the outcome supersufficient.
معنی(example):
عرضه فوق کافی غذا تضمین کرد که هیچ کس گرسنه نرود.
مثال:
The supersufficient supply of food ensured that no one would go hungry.
معنی فارسی کلمه supersufficient
:
بیش از حد کافی، به میزان یا مقداری اشاره دارد که از آنچه لازم است بیشتر است.