معنی فارسی supportingly
B1به طور حمایتی، در شرایطی که فرد به دیگران یاری میدهد و آنها را تشویق میکند.
In a manner that shows support or encouragement to others.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور حمایتی با همتیمیهایش بعد از باخت صحبت کرد.
مثال:
She spoke supportingly to her teammates after their loss.
معنی(example):
او همیشه در زمانهای سخت به طور حمایتی عمل میکند.
مثال:
He always acts supportingly during tough times.
معنی فارسی کلمه supportingly
:
به طور حمایتی، در شرایطی که فرد به دیگران یاری میدهد و آنها را تشویق میکند.