معنی فارسی supportively

B1

به شکلی که حمایت یا تشویق به دیگران نشان داده شود.

In a supportive manner, providing assistance or encouragement.

example
معنی(example):

آن‌ها به طور حمایتی به یکدیگر در پروژه‌هایشان کمک کردند.

مثال:

They supportively helped each other with their projects.

معنی(example):

او به طور حمایتی صحبت کرد تا اعتماد به نفس او را افزایش دهد.

مثال:

She spoke supportively to boost his confidence.

معنی فارسی کلمه supportively

: معنی supportively به فارسی

به شکلی که حمایت یا تشویق به دیگران نشان داده شود.