معنی فارسی surcharger

B1

دستگاهی برای شارژ سریع باتری‌ها.

A device used for quickly recharging batteries.

example
معنی(example):

شارژر سریعاً باتری را پر می‌کند.

مثال:

The surcharger refills the battery quickly.

معنی(example):

یک شارژر برای حفظ انرژی دستگاه‌ها ضروری است.

مثال:

A surcharger is essential for keeping devices powered.

معنی فارسی کلمه surcharger

: معنی surcharger به فارسی

دستگاهی برای شارژ سریع باتری‌ها.