معنی فارسی surmisal

B1

حدس، به معنای نتیجه‌گیری یا تفسیر بر اساس شواهد یا اطلاعات محدود.

The act of guessing or inferring.

example
معنی(example):

حدس او درباره اینکه هوا آفتابی است درست بود.

مثال:

His surmisal about the weather being sunny was correct.

معنی(example):

حدس محقق منجر به افشاگری‌های جدید شد.

مثال:

The surmisal of the investigator led to new revelations.

معنی فارسی کلمه surmisal

: معنی surmisal به فارسی

حدس، به معنای نتیجه‌گیری یا تفسیر بر اساس شواهد یا اطلاعات محدود.